آرام یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 14:58 :: نويسنده : شیبا
***************************************************************************
پسر به دختر: میدونی برای هدیه تولدت چی خریدم؟ دختر: نه!! یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : شیبا
بهانه ی دخترا: ? - فاصله سنی مون خیلی زیاده(یعنی خیلی از مرحله پرتی) ? - من به تو علاقه به اون صورت ندارم (یعنی خیلی بد هیکلی) ? - من الان تو موقعیت بدی هستم (یعنی دلم یه جا دیگه گیره) ? - تقصیر تو نیست تقصیر منه (یعنی عجب غلطی کردم با تو دوست شدم) ? - من تو دوستیمون از هیچ کاری دریغ نکردم (یعنی هر غلطی خواستم کردم) ? - دیروز یه خواستگار دکتر داشتم (یعنی زودتر بیا منو بگیر ) یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 14:42 :: نويسنده : شیبا
1- همشون میگن به هیچ پسری اطمینان ندارن اما با 10.000 تا پسر دوستن. لطفا به این سوالات پاسخ دهید>
۱-شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید ؟! الف) به اندازه تعداد سکه های مهریه اش ! د) بله که راضی هستم البته تا زمانیکه بتوانم پول مهریه اش را جور کنم !
پسر : دوست دارم دختر : خفه شو پسر : عاشقتم دختر : خفه شو پسر : میمیرم واست دختر : خفه شو پسر : فدات میشم دختر : خفه شو پسر : نوکرتم دختر : خفه شو پسر : زنم میشی ؟ دختر : جدی میگی؟ چرا که نه پسر : خفه شو یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 1:23 :: نويسنده : شیبا
فروشنده : خب چه طور بود خانوم ؟
دختر : راستش این مانتو خیلی چاق نشونم میده... بی زحمت اون یکی مانتو رو بیارین.
فروشنده : کدوم مانتو ؟
دختر : او مانتو بالا زانوییه
فروشنده : دخترم او بلوزه
دختر : باشه اون مانتو رنگ کالباسی رو بدید
فروشنده : این یکی خوبه ؟
دختر : نه این یکی خیلی لاغر نشونم میده. اون یکی رو بدید رنگ لجنیه
فروشنده : خب خانوم حالا پسند کردید ؟
دختر : ای وای این یکی هم بلنده هم گشاده . لطفا یکم تنگ تر و کوتاه ترشو بدید ( فروشنده
داره تو دلش فوش خوار مادر به دختره میده )
فروشنده : خب چی شد این یکی چه طوره ؟
دختر : نه اصلا من میرم شب با دوستم میام آخه اینجوری نمی تونم انتخاب کنم .................
ببخشید خدا حافظ
فروشنده : (تو دلش .. دختره نکبت......)
یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 1:21 :: نويسنده : شیبا
یک مرکز مشاوره مایکروسافت در انگلیس لیستی از سوال های ابلهانه مشتریانش ازقسمت پشتیبانی تهیه کرده است :
مرکز : روی آیکن My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کنید . مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من ؟! ----------------------------------------------------------------------- مرکز : روز خوش ! چه کمکی از من برمیاد ؟ مشتری : سلام ... من نمی تونم پرینت کنم . مرکز : میشه لطفا روی دکمه Start کلیک کنید ... مشتری : گوش کن رفیق ؛ واسه من اصطلاحات فنی نیار ! من بیل گیتس نیستم ! لعنتی ! ----------------------------------------------------------------------- مشتری : سلام . من مارتا هستم . نمی تونم پرینت بگیرم . هر دفعه سعیمی کنم میگه " من نمی تونم پرینترو پیدا کنم " من حتی پرینترو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه ... ! ----------------------------------------------------------------------- مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم . مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید ؟ مشتری : نه ! ----------------------------------------------------------------------- مرکز : و الان F8 رو بزنین . مشتری : کار نمی کنه . مرکز : الان دقیقا چیکار کردین ؟ مشتری : کلید F رو 8 باز فشار دادم همون طور که بهم گفتین ولی هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد ! ---------------------------------------------------------------------- یک مشتری نمی تونه به اینترنت وصل بشه ... مرکز : شما مطمئن اید رمزو درست بکار می برید ؟ مشتری : بله مطمئنم . من دیدم همکارم همین کارو کرد . مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود ؟ مشتری : بله . 5 تا ستاره ! --------------------------------------------------------------------- مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنین ؟ مشتری : Netscape مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست . مشتری : اوه ، ببخشید ... Internet Explorer ! -------------------------------------------------------------------- مشتری : ببخشید من یک مشکل بزرگ دارم . یکی از دوستام یک Screen saver روی کامپوترم گذاشته . ولی هربار که ماوس تکون میدم غیب میشه ! ------------------------------------------------------------------- مرکز : چه کمکی از من برمیاد ؟ مشتری : خب من دارم اولین ایمیلمو می نویسم . مرکز : خب ، و مشکل کجاست ؟ مشتری : خب من حرف a رو دارم . اما چطوری دورش دایره بذارم ؟! یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 1:17 :: نويسنده : شیبا
فرانسه : پسر : بن جور مادام ! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم اومده و اگه افتخار بدین بیشتر با هم آشنا بشیم . دختر : با کمال میل موسیو ! ایتالیا : پسر : خانوم من واقعا شما رو دوست دارم و مایلم بیشتر باهاتون آشنا بشم . دختر : من هم از شا خوشم اومده و با کمال میل حاضرم پیشنهادتونو بپذیرم . انگیلیس : پسر : با عرض سلام خدمت شما خانو محترم ! خانوم من از شما خوشم اومده و اگه مایل باشین چند وقتی رو با هم باشیم دختر : چرا که نه ؟ می تونیم در کنار هم باشیم ! و اما در ایران : پسر : پیـــــــــــس ... پیس ... پیس ... ! پیــــــــــــــــــــییـــــــــــس ... پیســــــــــــــت ! ســـــــــــوووووو ... ســـــــووووو ! ســــــــــــــــــــ ... ســــــــــــــــ ... پــــــــخخخخخخخخ ... چـــــخه ! هـــــــــووی ! با تواما ! بیا شماره مو بگیر بزنگ ! دختر : خفه شو ! کصافط عوضی ! مگه خودت خواهر مادر نداری ؟راه افتادی دنبال ناموس مردم بی ناموس ! شماره تو می گیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی ! ساعت 10 زنگ می زنم ! یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 1:1 :: نويسنده : شیبا
هی خانوما میگن این مردا بلد نیستن بچه داری کنن ! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
+ یعنی این دیگه آخرشه ! یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 1:47 :: نويسنده : شیبا
پسر گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود
در یخچال را باز می کند عرق شرم ... بر پیشانی پدر می نشیند پسرک این را می داند دست می برد بطری آب را بر می دارد ... کمی آب در لیوان می ریزد صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم "
پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است ...
هیـــــ!!!!
کافـ ــه چـ ـی
مـیـ ـزهـایـ ـت را تکــ نفـ ـره بچـیـ ـن
نمـ ـی بـ ـیـنی؟ هـمـه "تــــ ــــنـــهایـــ ـند"...
شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 22:52 :: نويسنده : شیبا
۱- تو خیابون خیلی با احترام از یه دختر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یکی دیگه بپرسید ۲- پشت چراغ قرمز راننده جلویی اگه دختر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید رو بوق ۳- توی اتوبان جلوی ماشین یه دختر خانوم با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید ۴- توی جمع دخترای فامیل وقتی همشون دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو عوض کنید ۵- توی یه رستوران که چند تا دختر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید ۶- توی یه بوتیک که فروشندش دختره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید میرید یه دور بزنید برگردید! ۷- توی جشن تولد یکی از دخترا تا اومد شمع ها را فوت کنه بادکنک بترکونید ۸- اگه یه دختر یه جا یه جک تعریف کرد شروع نشده بگید شنیدید ۹- سوتی های لغوی و کلامی و دیکته ای و ادبی و.. دخترا رو درگوشی بگید بخندید ۱۰- توی جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه دخترا شاخ بذارید ۱۱- عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف دختر مورد نظرتون ۱۲- روزهای بارونی تا یه دختر دیدید و یه چاله پر آب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکنید ۱۳- اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای دختر خانوم مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید ۱۴- تو دانشگاه از دختر مورد نظر یه جزو 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردید بهش بگید صفحه مورد نظرتونو پیدا نکردید!! ۱۵- همواره از زیبای ها و تناسب اندام مادربزرگ خدابیامرزتون(!) در مقابل دختر چاق مورد نظرتون بگید ۱۶- به دختری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترش بد بوده و دماغش کوفته شده ۱۷- شیشه نوشابه دختر مورد نظر رو حسابی تکون بدید و بذارید خودش درش رو باز کنه ۱۸- زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه دختر با صدای بلند بزنید زیر خنده ۱۹- از یه دختر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه ۲۰- توی ساندویچی موقعی که چند تا دختر نشستن طوری که اونا هم بشنوند از حال بهم خوردن چند روز پیشتون تعریف کنید ۲۱- توی یه جمع که چند تا دختر نشستن در گوشی صحبت کنید و بلند بلند بخندید ۲۲- توي خيابون به يه قسمت از لباس يه دختر خيره بشيد و بزنيد زير خنده (نمي دونيد چه حالي مي شه) 23- هر دختری از جمله باشخصیتش ازتون پرسید ساعت چنده یه کاغذ یه متری دربیارید شماره موبایلتونو بنویسید بگید سر ساعت 9 زنگ بزنه 24-جلو یکی از دوست دخترهاتون مدام از قشنگی های اونیکی بگید 25- با دوست دخترتون برید درکه پرتش کنید تو آب بگید سورپریز تولدت بود. شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 21:49 :: نويسنده : شیبا
دلم کسي را ميخواهد،کسي که از جنس خودم باشد...
اگه از سرماي زمستون بدنم کبود بشه اگه تو گرماي تابستون له له بزنم اگه از خشک سالي،زمين خدا کم بياره اگه خورشيد آسمون زمينو ذوب کنه اگه جنگ بشه و بمب اتم بزنن اگه تمام دخترا بي همسر بمونن اگه حس شهوت به سرم بزنه فقط وفقط اگه بدونم دوستم داري: طاقت ميارم طاقت ميارم طاقت ميارم طاقت ميارم
تو ۳ سالگی " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو ۱۰ سالگی " ولم کنین "
تو ۱۶ سالگی" مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم" شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 21:44 :: نويسنده : شیبا
يه ني ني پسره کناره يه ني ني دختر خابيده بوده پسره ميگه:تو دختلي يا پسلي؟ ميگه نميدونم. پسره ميگه:الان بهت ميجم. ميره زيره پتو نيگا ميکنه مياد بالا ميگه تو دختلي. دختره ميگه از کجا فهميدي آيا؟ ميگه جولابات صولتيه شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 21:42 :: نويسنده : شیبا
1. دوستت دارم . شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 21:39 :: نويسنده : شیبا
1-خوشتیپ تر از خودشون نمی تونن ببینن 2-هر روز که باهاشون اشنا بشی روز بعد به طور اتفاقی تولدشونه 3-دوست ندارن دم ویترین مغازه وایسن مبادا دوست دخترشون از چیزی خوشش بیاد 4- روز تولد دوست دختراشون یا ماموریتن یا مسافرت 5 -اگه راجب سربازی یا دانشگاه ازشون بپرسی تب 40 درجه می گیرشون 6 -همشون دوست دختر ندارن اگرم داشتن یا مرده یا خیانت کرده 8- هروقت دیر می کنن به جون ماماناشون تو ترافیک بودن شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 21:38 :: نويسنده : شیبا
خشن باشه شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 21:33 :: نويسنده : شیبا
دوس دختر :موجودی زنده وبسیار زیبا که با مشخصه های زیر شناسایی آن به راحتی امکان پذیر است
- مانتو جین کوتاه و تنگ - شلوار از این کوتاها!!! - سایه چشم بنفش (که با رنگ جیغشان ست باشد) - ابروی تراشیده و تاتو شده - لنز زیبایی آبی یا سبز - زلف طلایی مش شده !!! هر جا از اینا دیدید بدانید دوست دختر و ناموس کسی است ! پس چشمتان را درویش نموده و رد شوید تا زنگ نزده به دوست پسرش و او نیز بیاید شکمتان را سفره نماید !!! این موجودات دوست داشتنی غالباً کنار خیابان ها ، در کافی شاپ ها و پارک ها به وفور یافت می شوند . برای به دست آوردن دوست دختر به موارد زیر نیاز دارید: - یک عدد کاغذa4 - یک عدد خودکار طرز تهیه : ابتدا خودکار را برمیداریم و یک عدد ۵ خیلی بزرگ روی کاغذ می رسمیم (یعنی رسم میکنیم ) سپس کاغذ را ۱۸۰ درجه سانتیگراد میچرخانیم تا نوک ۵ به طرف پایین باشدسپس یک پاره خط اوریب روی این ۵ نگون بخت مادر مرده ی واژگون شده میکشیم و روی نوک بالایی پاره خط یک عدد هشت کوچک میکشیم که مثلاً تیره ! سپس زیر آن مینویسیم : بخدا تو تنها عشق منی (فقط مواظب باشد خدا نزند توی کمرتان) حالا کار شما کامل شده آن را با یک شاخه گل صورتی تقدیم یکی از آن موجودات کنید . به احتمال زیاد اینی که کشیدید تاثیر به سزایی در تحریک احساسات و عواطف جنس لطیف دارد البته احتمال های دیگری نیز وجود دارد مانند: - در آوردن لنگه کفش توسط جنس لطیف - جویده شدن خرخره ی شما توسط جنس لطیف - زنگ زدن به ۱۱۰ توسط او - جیغ زدن - نثارکردن به روزترین فحش های خواهر مادری و… این دیگر با شانس شما رابطه ی مستقیم دارد این موجود زیبا بسیار احساسی بوده پس از بدست اوردن او بسار باید مواظبش بود تاخدای نکرده احساساتش جریحه دار نشودسعی کنید باملایمت زیاد با او رفتارکرده تا عشق را تجربه کنید.
برو...برو...
شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 21:27 :: نويسنده : شیبا
مواظب خودت باش
گاهی ، وقت خداحافظی از کســـی
خواسته یا ناخواســـته میگیم : « مواظـــب خودت بـــاش ! »
مواظب خـــودت باش یعنی فکـــرم پیش تـــوئه !
... مواظب خودت باش یعنـــی برام مُهمی !
مواظب خودت بـــاش یعنی نگـــرانتم !
مواظب خـــودت باش یعنی دوستـــــــــــــــت دارم !
مواظب خودت باش یعنـــی به خدا مـــی سپارمت !
مواظب خـــودت باش یعـــنی از الان دلم واســـت تنگ شده!
مواظب خـــودت باش یعنـــی... واقعاً مواظـــب خودت باش
سفت بغــــلش کن ؛ ***** با كسي كه دوستش داريد: ***** اشکهایم که سرازیر میشوند...... دیری نمی پایدکه قندیل می بندد... ***** برایم از بازار یک بغض خوب بخر... نه مثل این ها که دارم .... نه مثل این ها که هر روز می شکنند ***** من همون دیوونه ایم که هیچوقت عوض نمیشه...همونی که همه باهاش خوشحالن اما کسی باهاش نمیمونه...همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میکنن...همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تکیه گاهی نیست...همون!!! ***** در عجبم….!! ***** بدون اینکه " مار" ی در کار باشد
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||
|